مذهبی

داستانی از کرامات امام رضا علیه السلام + فایل صوتی

مدیر یک هتل پنج ستاره در مشهد شب در خواب می بیند که تلفنش زنگ می خورد
در عالم خواب تلفن را برمی دارد و شخصی به او می گوید که من از طرف امام رضا تماس می گیرم

فردا سه خانم با این مشخصات از فلان شهر و با فلان شماره ی پرواز در فرودگاه مشهد حضور پیدا می کنند آنها به هتل شما می آیند و شما مامور هستید از آنها به بهترین شکل پذیرایی کنید
مدیر هتل از خواب بیدار شده و شماره ی پرواز را که به خاطر داشته یادداشت می کند
صبح به فرودگاه زنگ می زند و می پرسد که آیا شما این شماره ی پرواز را از فلان شهر را دارید و پاسخ مثبت می شنود
مدیر هتل خودش شخصا سالن ها را طی کشیده و همه جا را تمیز می کند به طوری که همه ی خدمه ی هتل تعجب می کنند که چرا مدیر خودش به نظافت پرداخته
مدیر پس از انجام کارها منتظر آمدن آن سه زن می نشیند تا اینکه آنها می آیند و بهترین اتاق هتل را به آنها می دهد و پس دقایقی نزد آنها رفته تا با آنها حرف بزند اما آنها قبول نمی کنند
برای دومین بار به آنهامی گوید که من پیامی از طرف امام رضا دارم لطفا اجازه بدهید تا با شما حرف بزنم
وقتی موضوع را برای آنها تعریف می کند
یکی از آنها می گوید که من فرد بسیار بسیار ثروتمندی هستم تا به حال بارها و بارها مکه .کربلا و سوریه رفته ام الان هم که آمدم مشهد مسافر سوریه بودم اما با این دو خانم روبه رو شدم و آنها گفتند که تا به حال مشهد نرفته اند
وقتی از آنها پرسیدم چرا ؟
گفتند چون پول نداریم با خودم فکر کردم من که این همه سوریه رفته ام
این بار صرف نظر بکنم و این دو خانم را به مشهد ببرم
آنها ده روز در مشهد اقامت داشتند اما یک ریال خرج نکردند
رایگان و به بهترین شکل پذیرایی شدند

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا