رضا صادقیان- بازخوانی جایگاه دولت طی ادوار گذشته تا قبل از اعتراضهای جدید نمایانگر پذیریش و باورمندی به تواناییها، کارکردها و رویکردهای ساختار اجرایی از سوی شهروندان بوده است. چرا که دولت و تصمیمات آن برای مردم مهم تلقی میشده است. برای بررسی این موضوع نیاز به طرح برخی فرضیهها هستیم که در ادامه خواهد آمد.
اول: طی تمام سالهای گذشته و با بروز هر کدام از اعتراضهای خیابانی، نقطه تمرکز شعارها از سوی شهروندان معترض، دولت وقت بوده است. درست و یا نادرست، اکثر شهروندان همیشه دولت را به معنای کلیت نظام، حاکمیت و شاکله قدرت فهم کردهاند. درک این موضوع چندان نیاز به ارائه مصداق نخواهد داشت. وقتی اکثر سیاسیون برای کوبیدن دولت حسن روحانی معنای حاکمیت را به جای دولت استفاده میکردند و برای توجیه مخاطبان خود اختیارات دولت را بیش از وظایف واقعی آن تعریف میکردند، لاجرم مخاطب بدون توجه به مفاهیم حاکمیت و دولت به این نتیجه میرسید که توانایی دولت در انعقاد قراردهای خارجی و امضای تفاهمنامه هستهای آنقدر فراگیر و بسیط است که این امور به تنهایی توسط دولت انجام میشود در صورتی که در عالم واقع چنین نبوده است، با این حال پرداختن به جایگاه دولت مهم بوده است. در شرایطی که مخاطبان توانایی دولت را آنقدر بزرگ ترسیم میکنند بیشک در هنگام بروز بحران و شکلگیری اعتراضات مانند سالهای 96 و 98 معترضان فقط به نقش دولت در گرانی کالاهای اساسی و بنزین میپردازند، حتی اگر رئیس دولت وقت بگوید روز شنبه اطلاع پیدا کرده و یا از کلیت تصمیمگیری بیخبر بوده است.
دوم: چندان به سالهای خیلی دور نمیرویم. به عنوان مثال نوک اعتراضهای سال 88، 96 و 98 و با در نظر گرفتن محتوای شعارهای همان سالها دولت، مسئولان دولت و چهرههای نامآشنا در همان ساختار اجرایی بوده است. در سال 88 شعار اکثر معترضان حمله به دولت وقت بود، دولتی که رئیس وقت آن به جای آرامتر کردن فضا و تعریف جایگاه رئیس جمهور به عنوان فردی تاثیرگذار در معادلات سیاسی و اجتماعی و برآمده از رای اکثریت جامعه، خود را در مقابل منتقدان دوره قبل تعریف کرد و با سخنرانی هیجانی و حمله به مخالفانش در تنور داغ اختلافها بیش از گذشته دمید. در همان زمان معترضین به نتیجه انتخابات حرف اول و آخرشان شخص رئیس دولت وقت و نزدیکان او بود. در ماجرای سال 96 و 98 مسئول مستقیم و غیرمستقیم گرانیها، افزایش فقر، کمکاری دولت، افزایش نرخ دلار و تورم، حتی خروج آمریکا از برجام، آب رفتن سفره مردم و عدم تعادل در بازارها دولت معرفی شد، مهمترین نکته در این مهم پذیریش چنین روایتی از سوی مخاطبان و معترضین بود. این همه را در شعارهای همان سال میتوان مشاهده کرد. به عبارتی جایگاه دولت نزد شهروندان و معترضان مهم ارزیابی میشد و بر همین اساس شعارها خطاب به دولت بود.
سوم: درباره چرایی و عدم مشارکت اکثر شهروندان در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته یادداشت، گفتگو و بحثهای گستردهای در نشریات منعکس شده است. مباحثی از قبیل یکدست شدن ساختار قدرت و تسریع تصمیمگیریها و اجرای سیاستها تا کممعنا شدن مفهوم دولت در اذهان شهروندان. انتقاد برخی چهرههای نزدیک به جریان اصولگرا و مستقل پس از معرفی کابینه به مجلس شورای اسلامی، حکایت از کمتوانی چهرههای معرفی شده به عنوان وزیر داشت؛ مررو مطالب مطرح شده از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز در هنگام بررسی وزیران پیشنهادی، تایید کننده چنین مدعایی است. بنابراین در ماجرای اعتراضات اخیر و محتوای شعار و حتی حضور چهرههای دولتی در دانشگاهها و گفنوگو با دانشجویان و یا چهرههای فرهنگی و سیاستگذاران فرهنگی جایگاه آنان در نهاد دولت از سوی مخالفان جدی گرفته نمیشود. به میزگرد اساتید دانشگاه تهران با شورای عالی انقلاب فرهنگی دقت کنیم، جای دولت و چهرههای دولتی غایب و یا در صورت حضور از سوی سایرین جدی گرفته نمیشود.
چهارم: جایگاه دولت به عنوان سیاستگذار، مجری و ناظر سیاستها تا کنون و در مقایسه با سایر نهادهای قدرت فربه و بیبدیل بوده است. در واقع کسب درآمدهای نفتی باعث شده این جایگاه از سوی سیاستمداران و شهروندان جدی گرفته شود، به درستی نیز چنین بوده است. تلاش سیاستمداران برای رسیدن به کرسی ریاست جمهوری و یا نشستن آنان روی صندلی وزارت پس از ناکامی در رقابتهای انتخاباتی منعکس کننده چنین واقعیتی است، با توجه به همین جایگاه است که رئیس دولت فعلی جایگاه ریاست قوه قضاییه را ترک و برای کسب قدرت وارد میدان شد. به دنبال چنین رویکردی لاجرم در هنگام بروز بحران و مشکلات ریز و درشت در نهاد اجرایی و حتی سایر مراکز قدرت نوک تیز حملات به سوی این نهاد روانه خواهد شد، در صورتی که در اعتراضهای اخیر نه تنها این مهم اتفاق نیفتاده بلکه در عمل نقش دولتمردان این نهاد در اذهان مخاطبان حذف شده تلقی گردیده است. پس از دو سخنرانی رئیس دولت با ناچیزترین واکنشها از سوی فعالان رسانهای و حتی کاربران حقیقی در شبکههای اجتماعی روبهرو بودیم، حتی حضور سخنگوی دولت، وزیر علوم و ریاست برخی دانشگاهها در میان دانشجویان منجر به شکلگیری گفتوگو و تبادل نظر میان طرفین نشد.
پنجم: مرتبه نهاد دولت مهم بوده و هست، اما این نهاد درحال حاضر با دشوارههای اساسی روبرو است. در اینجا بحث فرد و افراد نیست، بلکه کلیت این ساختار اثرگذار در تحولات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مدنظر است. نمیتوان به فاصله یکسال وعده ساخت یک میلیون مسکن در سال را برای مخاطبان فریاد زد و تصویری خوشایند و دلنشین برای اجارهنشینها و متقاضیان مسکن ترسیم کرد، از ایجاد شغل و تسهیل ازدواج جوانان و پرداخت وام به مشاغل زیاندیده در دوران کرونا گفت و از برنامههای مدون درباره کنترل نقدینگی، تورم، نرخ ارز، افزایش تولید و حفظ مشاغل وابسته به شبکههای اجتماعی سخن گفت، ولی در هنگام بروز اعتراضها امکان گفتگو با طرف مقابل را به دست نیاورد.
لینک کوتاه این مطلب: https://baghestannews.ir/?p=3364
(برای کپی کردن، روی لینک کلیک کنید)