سریال بی همگان

خلاصه داستان قسمت 23 سریال بی همگان از شبکه سوم

در این بخش از مطالب پایگاه خبری باغستان نیوز درباره خلاصه داستان قسمت 23 سریال بی همگان از شبکه سوم برای شما مطلبی را آماده کرده ایم . با ما همراه باشید.

امیرعلی وارد خانه مریم میشود و کرامت از او استقبال می کند و به امیرعلی می‌گوید وارد خانه شو و به او خوش آمد گویی می گوید .کرامت می گوید فکر کردم که امروز می خواهی با خانوادت باشی ولی امیرعلی می‌گوید که مستقیم از زندان به اینجا آمده است ولی کرامت حرف او را نمی پذیرد

امیرعلی وارد اتاق میشود ولی میثم چمدان او را پرت میکند و لگد می زند. امیرعلی در اتاق بهت زده در پشتی لم داده است و با حالت نگران نگاه می کند. از چمدان هدیه که نورا به لیلا فرستاده به او می دهد. در این هنگام مریم با یک لیوان آب و قرص وارد اتاق میشود امیرعلی از مریم می پرسد که مشکل دختر شما چیست و مریم درباره بیماری او توضیح میدهد

کرامت در این موقع وارد می شود و در کنار دختر می نشیند و با امیرعلی صحبت می کند در مورد آینده و زندگی کردن نصیحت میکند و به امیرعلی میگوید کار راحتی نیست

امیرعلی همچنان احساس غریبی می کند و به آینده نامعلوم از فکر می‌کند و خیره به هدیه نورا…

الناز یوسفیان در کارخانه مشغول امورات است . ( کپی شده از سایت باغستان نیوز ) ارشیا وارد اتاق الناز یوسفیان می‌شود و در مورد گوهران و شرکت و امورات با الناز یوسفیان صحبت میکند از دخترش و احوال مهندس یوسفیان را می‌پرسد ولی الناز به او جوابی نمی‌دهند

امیرعلی به دوستان و همکاران تماس می‌گیرد و خبر آزادی اش را به آنها می‌دهد و می‌گوید که ازدواج نموده است دوستانش خوشحال می شوند و فکر می‌کنند که امیرعلی با اجازه یوسفیان ازدواج کرده است ولی امیرعلی انکار می‌کند همکاران و دوستان امیرعلی به او می‌گویند که آقای یوسفیان فراری است و کارهای اقتصادی مخربی در شرکت انجام می داده است. باغستان نیوز

مریم وارد اتاق امیرعلی می شود و به او می گوید که شب در اینجا باید تنها بخوابی و مواظب میثم باشه که حرکات مخربی از او سر می زند. امیرعلی به مریم می‌گوید که قرار بود با کس دیگری ازدواج کند و مریم به او می گوید برایش مهم نیست و می گوید صداقت از این لحظه زندگی شروع می شود

صبح می شود میثم کلید اتاق را برمی‌دارد و وارد اتاق امیرعلی میشود دستش چوب بزرگ است که می‌خواهد با چوب امیرعلی را بکشد ولی مادرش مریم ناگهان وارد می شود و جلوی او را میگیرد. امیرعلی از خواب بیدار می شود و اتاق را ترک می کند . میثم به مدرسه نمی روند و رختخوابش میرود مریم به پدربزرگ میثم زنگ می‌زند و می‌گوید که میثم به مدرسه نمی آمد و می‌خواسته امیرعلی را بکشد

مهندس یوسفیان با ابراهیم سوار ماشین می شوند تا به عابر بانک بروند. در این لحظه مهندس خسروی با ابراهیم تماس میگیرد ولی جواب او را نمیدهند

امیرعلی که بیرون از خانه در هوای سرد منتظر بوده است که کرامت را می بیند که دستش دو قرص نان سنگک را دارد. در اینجا میثم از خانه خارج می شود و می خواهد به مدرسه برود.  (خلاصه قسمت 23 بی همگان از باغستان نیوز )امیرعلی نان ها را به مریم می‌دهد و به کرامت به دنبال میثم می‌تواند . مریم هم می‌گویند که یک کلید به امیرعلی می دهد که مجبور نباشد هر دفعه زنگ بزند . کرامت می خواهد با میثم حرف بزند . ولی میثم می گوید تا وقتی امیرعبی در خانه ما باشد من هم دیگه نیستم . کرامت باز هم میثم را نصیحت می کنم ولی فایده ندارد و میثم میرود.

مهندس خسروی که همچنان با ابراهیم تماس تلفنی می گیرد ولی جواب نمی‌دهد. مهندس یوسفیان به هوای گرفتن از عابر بانک ناگهان غیب می‌شود و ابراهیم دنبال او می رود تا پیداش کند ولی او را پیدا نمیکند

مریم و امیرعلی و دخترش در حال صبحانه خوردن بودند که ناگهان کرامت وارد میشود. مریم از کرامت می پرسد میثم به مدرسه رفت؟ ولی کرامت گفت میثم خیلی عصبانی و ناراحت است. مریم می گوید برای خرید کردن به بیرون می خواهد برود که امیرعلی  به مریم می گوید که من می روم که مریم  می گوید خودش میخواد بخرید که می‌گوید که هوای مریم را باید بیشتر داشته باشیم و باید به او پول میدادی . امیر علی می گوید از فروش آیا مریم درآمدی به دست می‌آورد؟ که کرامت می گوید اگر کار بهتری سراغ داری برای او فراهم کند

لینک کوتاه این مطلب: https://baghestannews.ir/?p=3544

(برای کپی کردن، روی لینک کلیک کنید)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا